ریشه مطرحشدن ایده 16 تیمیشدن لیگ برتر کجاست و ارزیابی شما در این باره چیست؟
واقعیت مطلب این است که فوتبال ما ضعیف شده است و از کشورهای خوب فوتبال آسیا مثل کره، ژاپن و چین عقب افتادهایم. به همین دلیل مسئولان دنبال چارهاندیشی هستند؛ در حالی که چارهاندیشی راههای متفاوتی دارد و بعضی از این راهها مستلزم سرمایهگذاری بیشتر است. اما راهی که انتخاب شده است، به هیچ عنوان منطقی نیست و من آن را به ضرر کل کشورمان میدانم، چرا که این ایده شخصی بیش از آنکه بر مصالح فوتبال ما استوار باشد، قائم به فرد و دیدگاههای شخصی است.
مقصود شما از دیدگاه شخصی به چه کسی بر میگردد؟
این ایده از سوی کارلوس کرش مطرح شده است. گرچه تیم ملی یک موضوع واحد و مورد اجماع همه ما است، اما در این ایدهای که سرمربی تیم ملی مطرح کرده است، منافع فردی و دیدگاه شخصی به وضوح به رویکرد ملی آن میچربد.
فکر میکنید چرا سرمربی تیم ملی دنبال این موضوع است؟
واقعا باید پرسید چرا کرش به خود اجازه میدهد به فدراسیون ما بگوید اگر لیگ را 16 تیمی نمیکنید، پس جامحذفی را برگزار نکنید؟! به نظر من، او فوتبال ما را به سخره گرفته و در دل به ما میخندد. در هیچ جای دنیا از کشورهای صاحب نام فوتبال بگیرید تا کشورهای آسیایی، سرمربی تیم ملی نه چنین اظهارنظر و خواستهای دارد و نه حق چنین موضعگیریای. کرش به این دلیل چنین درخواستی دارد که با کاهش لیگ از 18 تیم به 16 تیم، عملا دوماه بیشتر تیم ملی را در اختیار خواهد داشت. این در شرایطی است که تیم ملی در طول سال این همه وقت دارد و در هیچ جای دنیا چنین شرایطی ندارد، اما حاصل این همه وقت چه بوده است؟ تیم ملی ایران در سه سال گذشته، ضعیفترین بازیهای تاریخ فوتبال ایران را به نمایش گذاشته است. حالا باز هم دو ماه وقت اختصاص بدهیم که چه بشود؟ اصلا مگر کرش چه کرده است که دو ماه اضافهتر میخواهد و میگوید یا لیگ را 16 تیمی کنید یا جامحذفی را برگزار نکنید، آیا او در انگلستان و وقتی در منچستر بود، جرات چنین اظهارنظری را داشت؟
شما به عنوان کسی که سابقه مربیگری در فوتبال آلمان را دارید، مورد مشابهی در این زمینه مشاهده کردهاید؟
مشخص است چنین تصمیم مهمی مستلزم سپریکردن یک پروسه مشخص و زمانبر است و به این ترتیب نیست که یکباره تصمیمی گرفته شود که490 نفر از سطح اول فوتبال کشور خارج شوند. همین دو، سه سال پیش در آلمان میخواستند لیگ چهارم و پنجم خود را ادغام کنند، این مساله سه سال پیشتر از آن در فراکسیون ورزش و پارلمان آن کشور تصویب شده بود و بعد از سه سال فرصت دادند که در طول این سالها زمینه کار فراهم بشود و یکباره شوک وارد نکردند. در حقیقت با رعایت همه جوانب چنین تصمیمی گرفتند آن هم در دستههای پایین نه در بوندسلیگای یک!
البته فدراسیون فوتبال معتقد است هدف اصلی این کار ارتقای سطح کیفی لیگ است و این مورد از یک سال و نیم پیش تصویب شده است، شما فکر میکنید با کاهش تعداد تیمها سطح کیفی لیگ ارتقاء مییابد؟
همانطور که گفتم، در آلمان وقتی چنین کاری کردند و برخی تیمها به دسته پایینتر رفتند یک پروسه قانونی همه جانبهنگر اتفاق افتاد، اما در ایران مدیران باشگاهها ماندهاند چه اتفاقی افتاده و چه باید بکنند! محاسبه دقیقی هم در این باره انجام نشده و قانون هم در مجمع فدراسیون مطرح شده است. در حالی که چنین تصمیم کلانی که همه کشور را تحت تاثیر قرار میدهد، در اروپا در پارلمانها گرفته میشود. فدراسیون ما چهار تیم از لیگ برتر کم میکند و دو تیم از لیگ یک میآورد. البته ممکن است تیم سوم لیگ یک هم بر تیم چهاردهم لیگ برتر در پلی آف غلبه کند و عملا پنج تیم از لیگ برتر کم شود، کجای این لیگ قویتر میشود؟! متاسفانه برخی آقایان حساب دو دوتا چهار تا را هم بلد نیستند؛ در حالی که سه تیم از لیگ یک میآیند چگونه ارتقای کیفی لیگ برتر را به دنبال دارد. آیا قویکردن در کوچککردن است؟ اگر اینطور است که باید لیگ کشورهایی مثل قبرس، لوکزامبورگ، لیختن اشتاین، اتریش، سوئیس، سنگاپور، مالزی و امثالهم از لیگهای معتبر دنیا مثل لیگ برتر انگلیس، سری A، لالیگا و بوندسلیگا با کیفیتتر باشد. بنابراین معتقدم اینها همه توجیه است و فدراسیون به دنبال خواسته کرش و اختصاص دو ماه زمان بیشتر به اوست.
یعنی شما معتقدید کارلوس کرش اهمیتی به مسائل جانبی چنین تصمیمی نمیدهد و به نوعی به محاسنی که لیگ برتر میتواند برای فوتبال ما داشته باشد، توجهی ندارد؟
دقیقا همینطور است، من یک بحث دیگر را در این خصوص ابتدا بگویم که شما هم بدانید چه کاسهای زیر نیمکاسه است. ما امسال چهار تیم در سطح بینالمللی داشتیم که از این چهار تیم فقط هدایت تیم استقلال بهعهده مربی ایرانی بود و فقط همین تیم هم تا اینجای کار در لیگ آسیا موفق بوده است. سپاهان و تراکتورسازی حذف شدند و تیم ملی هم شرایط بغرنجی دارد. واقعا دستاندرکاران فوتبال باید به این نکته توجه داشته باشند که چرا کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC) اصرار دارد همه مربیان ملی و باشگاههایی که در سطح درجه یک رقابتهای قاره حاضر میشوند مربی خارجی داشته باشند. مشخص است آنها میخواهند فوتبال ما را کنترل کنند! فوتبال بینالمللی غرب، AFC را کنترل میکند، AFC هم آسیا را کنترل میکند تا بعد به وقتش بگویند این تیم باشد و آن تیم نباشد. استقلال هم اگر موفق بوده به این دلیل است که مربی ایرانی دارد و آنها نمیتوانند مربی ایرانی را کنترل کنند.
به نظر، دل پُری از کارلوس کرش و عملکردش دارید؟
واقعیت این است که سه، چهار سال پیش من از جمله کسانی بودم که سفت و سخت حامی حضور کارلوس کرش در فوتبال کشورمان بودم، اما الان چنین نظری ندارم. انتظار دیگری از مربی بزرگی چون کرش که سابقه مربیگری در منچستر، رئال و تیم ملی پرتغال دارد، داشتیم. متاسفانه او در طول سه سال گذشته نشان داد عشقی به فوتبال ما ندارد و یک تکنوکرات و مستشار است که در ایران باشگاهی به نام تیم ملی ایجاد کرده است. نه با مربیان ایرانی تعاملی دارد و نه با وجود تاثیری که روی فدراسیون داشت، در طول این سه سالونیم در جهت اصلاح ساختارها و سرمایهگذاری روی فوتبال پایه ما همت و علاقهای نشان داد. با حضور او فوتبال ما به ارزش افزوده هم دست نیافت و بعضا داشتههایمان را هم از دست دادیم. نمونهاش کریم انصاری فرد چه بود و الان به کجا رسیده است؟! این قرائن و شواهد نشان میدهد سلولهای کرش با سلولهای فوتبال ما که با معضلات زیادی دست به گریبان است هیچ همخوانی و همسویی ندارد. کرش گلخانهای عمل کرد و با فوتبال ایران و مربیان ایرانی رو در رو شد. یک فرد خودخواه و خودبین که نمیداند از او انتظار میرفت کاری کند که فوتبال ما را به سمتی ببرد که روی پایش ایستاده و قد علم کند. بنابراین اگر روزی موافق او بودیم، امروز به هیچوجه موافق او هم نیستیم، چون کرش علاقهمند به فوتبال ایران نیست و دنبال سکوی پرش برای خودش است؛ سکویی که البته برای استحکامش کاری نکرده است.
برخی معتقدند تاکید کارلوس کرش مبنی بر حضور بازیکنان دو رگه در تیم ملی، نشات گرفته از بیتوجهی او به لیگ برتر ایران و تحقیر این لیگ است که رای به کاهش تعداد تیمهای آن میدهد. شما چه فکر میکنید؟
دقیقا همینطور است. متاسفانه فدراسیون دربست در اختیار او قرار گرفته و این مسأله فدراسیون را به مخاطرات زیادی انداخته است. او دروازهبانی از فوتبال آلمان را به مهدی رحمتی ترجیح داد که تا به حال این دروازهبان برای تیم ملی ما یک بازی هم انجام نداده است. نگاه این مربی مبنی بر بیارزش دانستن لیگ ایران مردود است. کسی که تصور کند بازیکنان حاضر در لیگ ایران به کار او نمیآیند و در طرف مقابل بازیکنان حاضر در خارج میتوانند عصای دستش شوند، هیچ اشرافی به فوتبال ما نداشته و نگاه درستی ندارد. همانطور که گفتم، باید داستان اصرار AFC مبنی بر استفاده از مربیان خارجی مورد موشکافی قرار بگیرد. آیا مقر AFC در کشوری است که فوتبالش خیلی پاک است؟! (مالزی) بنابراین پیشنهاد میکنم کمیته سیاست بینالمللی در وزارت ورزش تشکیل شود که کارش تجزیه و تحلیل شرایط بینالمللی ورزش و بویژه فوتبال باشد تا ترکش آنها به ما نخورد. چون آنها سعی میکنند فاصله خود را با ما بیشتر کنند، بویژه الان که دچار بحران اقتصادی هم هستند، مربیان خود را به ما تحمیل میکنند.
اگر این دیدگاه شما را بپذیریم باید گفت مقصر اصلی، فدراسیون فوتبال است، این فدراسیون چرا باید دربست در خدمت کرش قرار گیرد؟
ما اوایل انقلاب شعاری داشتیم تحت عنوان «همه با هم». اما شعار این فدراسیون در هفت سال اخیر که من به فوتبال ایران برگشتهام «همه بدون هم» است. کرش هیچ رفاقتی در فوتبال ایران بنا نکرد و همچون یک تاجر مربیان پرتغالی را به جای مربیان ایرانی به عنوان دستیار برگزید. او تیم ملی را از بقیه جدا کرده است. اگر دستیارانی که به مربیان لیگی ما ترجیح داده شدهاند، موفق بودند، ما چیزی نمیگفتیم، اما کرش گویی فردی است که در گلخانه نشسته است و به طرف فوتبال ما سنگ و پاره آجر پرتاب میکند. متاسفانه فدراسیون هم با همه این احوال به او میدان جولان داده است، مربیای که در دوران او بدترین بازیهای تاریخ تیم ملی انجام شده است و با وجود نگاه نتیجهگرایی، نتیجه هم نگرفته است.
موافقان کاهش تعداد تیمهای لیگ برتر معتقدند چون برنامهریزی لیگ ما باید منطبق بر سه تقویم شمسی، میلادی و قمری باشد و ایامی چون ماه رمضان داریم ناگزیر برنامه بازیها فشرده میشود. در نتیجه از بین بردن این فشردگی را در کاهش تعداد تیمها میدانند. این استدلال درست است؟
خیر. سنگاپور، مالزی و کشورهای عربی هم ماه رمضان دارند. در این ماه میشود بازیها را در شب هم برگزار کرد، همچنانکه در این چند ساله برگزار شده است. اسپانیا هم نیمهشب بازی برگزار میکند. مشکل در تقویم نیست مشکل در این است که برای بازی دوستانه تیم ملی با یک تیم کم نام و نشان نیز دو، سه هفته لیگ تعطیل میشود که لیگ در نهایت فشرده میشود. لیگهای معتبر اروپا را ببینید همه 20 تیمی هستند، فقط این وسط گویا باید برنامه لیگ ما فشرده شود؟ آنها مگر تیم ملی ندارند یا اینکه تقویم سالشان 465 روزه است! اگر نمیتوانید برنامهریزی کنید که میبینم نمیتوانید، کنار بروید که گروه دیگر بیایند.
اما بحث زیر ساختها هم مطرح میشود، میگویند ورزشگاه استاندارد به میزان کافی نداریم.
این هم یک نوع توجیه است. از 40، 50 سال پیش تا به حال ورزشگاه داریم و در این سالها هم ورزشگاههای زیادی ساخته شده است. این درست که زمینها ناهموار است، اما ورزشگاه که داریم، زمینها را هموار کنیم. اینها دارند به فوتبال ما ضربه میزنند، ماندهام اگر تیم ملی به جامجهانی نرفت و کرش از این فوتبال رفت، چه میخواهند بکنند. آیا دوباره لیگ را 18 تیمی میکنند؟!
اشاره کردید از جمله پیامدهای کاهش تعداد تیمها بیکارشدن یک عده است، نباید این موضوع را هم مد نظر داشته باشند؟
فدراسیون مگر دلش برای اشتغالزایی میسوزد که 490 نفر را با این تصمیم بیکار میکند، اگر دلسوز فوتبال بود که جلوی فساد گسترده در لیگ یک را میگرفت.
به نظر شما این تصمیم، پیامدهای اجتماعی هم میتواند به دنبال داشته باشد؟
قطعا. شما کشورهای اروپایی را ببینید انواع و اقسام سرگرمی و تفریح سالم برای جوانان وجود دارد. در کشور ما فوتبال، تنها سرگرمی سالم محسوب میشود و نباید آن را از مردم دریغ کنیم. رفسنجان شهری که من در آنجا مربیگری میکنم، جوانانش دو تا سرگرمی بیشتر ندارند: دور میدان شهر عدسی میخورند یا در بیابان با موتورگازی ویراژ میدهند، حیف نیست در چنین شرایطی، جوانان را از تفریح سالم فوتبال محروم کرد. مردم ما به لحاظ اقتصادی تحت فشار هستند و باید به سهم خود در جهت شادابی آنها حرکت کنیم. با گرفتن فوتبال از مردم بخشی از جامعه را افسرده میکنیم. بنابراین به جای کمکردن تعداد بازیها باید یک جام جدید هم به نام جام اتحادیه برگزار کنیم، چون فوتبال با مردم ما بخوبی عجین شده و تنها سرگرمی مردم است. فوتبال ورزش زیبایی است که در ایران متاسفانه تشتت و دعوا و زد و بندش وجهه خوب آن را زیر سوال برده است. باید در این مسیر حرکت کرد و درست فکر کنیم. بیشک فردی که چپ و راست از ایران خارج میشود و نامش سرمربی تیم ملی است، مشخصا عاطفه، عشق و علاقه به این کشور و به این فوتبال ندارد. نگذاریم بیشتر از اینها با چنین دیدگاههایی به ما ضربه بزند.
با وجود همه این مباحث، شما ارتقای کیفی لیگ را در اجرای چه برنامههایی میدانید؟
ارتقای کیفی با سرمایهگذاری در تیمهای پایه محقق میشود. در آلمان فوتبال را از چهار سالگی آغاز میکنند یعنی سنی که فقط جهت زمین به کودکان آموزش داده میشود. این کودکان وقتی دوازده ساله میشوند به اندازه بازیکنان رده سنی امید ما مسابقه برگزار کردهاند. من که سابقه حضور در فوتبال آلمان را دارم، گول حرفهای کرش را نمیخورم. ایران یک کشور 75 میلیونی با این همه استعداد و عشق به فوتبال، حیف است که توان واقعیاش در این ورزش نمایان نشود. ارتقای کیفی با کاهش تیمها حاصل نمیشود، باید به صورت ریشهای جلوی فساد و دوپینگ را بگیرند؛ دو معضلی که به صورت گسترده در این فوتبال و بویژه در لیگ یک وجود دارد. در لیگ یک امتیازها براحتی در بیرون زمین خرید و فروش میشود. از کرش که یک مربی بزرگ است، بخواهند که برای مربیان ایرانی کلاس آموزشی بگذارد، نه اینکه دربست تسلیم محض نظرات او باشند، فوتبال اینطور ارتقا مییابد، نه با بیراهه رفتن!
امید توفیقی / گروه ورزش
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد